یادداشتهای پراکنده یک معلم

یادداشتهای پراکنده یک معلم

در این وبلاگ مطالبی در موضوعات دینی، ادبی و اجتماعی خواهم نوشت

زشت و زیبا

MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi · 1402/04/12 18:02 ·

چنان که از آیات و روایات استنباط می ­شود، اشیاء و موجودات در جهان مادی دو دسته هستند. یک دسته متناسب با طبیعت کمالی خود(زیبا) می ­باشند و یک دسته در تناقض آن(زشت) که هر یک از آنها، بازتاب حقیقت ظرفیت خویش در عالم امکان می­ باشند.

به اعتقاد ما، هر موجودی ـ با توجه به ظرفیت خویش ـ بازتابی از نور کمال الهی می­ باشد که بر او تابیده است. بعضی از مخلوقات با توجه به محدودیت ظرفیت، نمی ­توانند بازتاب درستی از کمالات الهی را داشته باشند در نتیجه با مراتب گوناگون نواقص در جهان مادی ظاهر می شوند.

همه مخلوقات با توجه به ظرفیت ­ها و محدودیت ­ها، طبقه بندی می­ شوند. چیزهایی که از ظرفیت بیشتری برخوردار هستند و کمالات بیشتری دارند، طاهر و پاک شناخته شده و آنهایی که از ظرفیت کمتری برخوردارند، خبیث و ناپاک معرفی می­ گردند.

در بیان نورانی قرآن مجید، چیزهایی که ظرفیت ناقصی دارند و تاثیرات سوئی بر انسان می­ گذارند رجس، رجز، سوء، خبیث و نجس و... نامیده شده ­اند تا آدمی از آنها پرهیز کند؛ زیرا انسان با نزدیکی به آنها، ساختار وجودی خود را آلوده می کند. به عنوان مثال، نزدیکی و بهره ­مندی حضرت آدم(ع) و همسرش از یک درخت خبیث، زشتی­ های بدن آنها را آشکار ساخت، به گونه ای که ناچار به پوشاندن آن با برگ­ های درختان بهشتی شدند: « وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلا مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَ لاتَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ* فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِنْ سَوْآتِهِمَا وَ قَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلا أَنْ تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ* وَ قَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ* فَدَلاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَ طَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَ نَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَ أَقُلْ لَكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُبِينٌ* قَالا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَ تَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ؛ و اى آدم تو با جفت‏ خويش در آن باغ سكونت گير و از هر جا كه خواهيد بخوريد و[لى] به اين درخت نزديك نشويد كه از ستمكاران خواهيد شد. پس شيطان آن دو را وسوسه كرد تا آنچه را از عورتهايشان برايشان پوشيده مانده بود براى آنان نمايان گرداند و گفت: پروردگارتان شما را از اين درخت منع نكرد جز [براى] آنكه [مبادا] دو فرشته گرديد يا از [زمره] جاودانان شويد و براى آن دو سوگند ياد كرد كه من قطعا از خيرخواهان شما هستم. پس آن دو را با فريب به سقوط كشانيد پس چون آن دو از [ميوه] آن درخت چشيدند برهنگى‏ هايشان بر آنان آشكار شد و به چسبانيدن برگ[هاى درختان] بهشت بر خود آغاز كردند و پروردگارشان بر آن دو فرمود: مگر شما را از اين درخت منع نكردم و به شما نگفتم كه در حقيقت‏ شيطان براى شما دشمنى آشكار است؟ گفتند: پروردگارا ما بر خويشتن ستم كرديم و اگر بر ما نبخشايى و به ما رحم نكنى مسلما از زيانكاران خواهيم بود.» (اعراف، آیات ۲۳ـ19)

هم چنان که تقرب به یک میوه ممنوعه(نهی ارشادی) در ساختمان بدن انسان تاثیر منفی دارد و موجب آشکار شدن پلشتی­ های تن آدمی می ­شود، بهره­ مندی از حرام­ ها( نهی مولوی) نیز تاثیر شگرفی در جان آدمی خواهد داشت. وقتی که خوردن از میوه درخت ممنوعه، آدم و حوا را از بهشت بیرون کرد؛ بدیهی است انجام محرمات، مانع ورود انسان به بهشت خواهد شد.

آن چنان که از احکام شرعی استنباط می ­شود، اموری که حرام و مکروه اعلام شده ­اند یا تاثیر منفی در جسم دارند (مانند حرمت طلا بر مردان) یا بر روح (مانند حرمت شراب و قمار) در مقابل واجبات و مستحبات به اموری تعلق گرفته است یا بر جسم انسان مفید است(مانند مسواک زدن) یا بر روح (مانند نماز خواندن)

به بیان ساده و اجمالی می ­توان گفت که همه پاکیزه­ ها، حلال و همه ناپاک­ ها، حرام است: «الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَ الإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الأَغْلالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ کسانی كه از اين فرستاده پيامبر امّی كه [نام] او را نزد خود در تورات و انجيل نوشته مى يابند پيروى مى كنند [همان پيامبرى كه] آنان را به كار پسنديده فرمان مى ‏دهد و از كار ناپسند باز مى­ دارد و براى آنان چيزهاى پاكيزه را حلال و چيزهاى ناپاك را بر ايشان حرام مى‏ گرداند و از [دوش] آنان قيد و بندهايى را كه بر ايشان بوده است، برمى­ دارد؛ پس كسانى كه به او ايمان آوردند و بزرگش داشتند و ياريش كردند و نورى را كه با او نازل شده است پيروى كردند آنان همان رستگارانند.»(اعراف، آیه۱۵۷)

به عنوان مثال، علت وجوب اجتناب از شراب، قمار، بت­ها و تيرهاى قرعه ناپاک­ بودن آنهاست: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الأَنْصَابُ وَ الأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛ اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد شراب و قمار و بت ­ها و تيرهاى قرعه پليد هستند [و] از عمل شيطانند پس از آنها دورى گزينيد باشد كه رستگار شويد.» (مائده، آیه۹۰) بدیهی است کسی که به بهره ­مندی از خبیث و پلشت عادت کرده باشد نمی تواند به بهشت پاکی ­ها درآید. این اشخاص ساختار وجودی خود را به گونه­ای ساخته ­اند که مناسب دوزخی است که مجتمع همه خباثت هاست.

بنابر این، عقل و شرع حکم می­ کند که انسان از پاکی­ ها(حلال­ ها) برای دست­یابی به کمال بهره گیرد و از پلشتی­ ها(حرام ها) برای رهایی از آسیب­ های آن پرهیز نماید. بزرگترین و مهمترین پلشتی­ ها که زمین و آسمان را آلوده کرده است کفر، شرک، نفاق، ظلم، تبعیض، دروغ و... می ­باشد که پاک کردن زمین از آنها کار انسان­های معمولی نیست؛ ان شاء الله حضرت ولی عصر (عج) به امر الهی ظهور می فرمایند و جهان را از این آلودگی ­ها پاک می نمایند.

لزوم شناخت امام

لزوم شناخت امام

MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi · 1402/04/06 16:36 ·

پیامبر گرامی اسلام(ص) در حدیثی فرمودند: «مَنْ ماتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة؛ هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است.»(الاقبال بالاعمال الحسنه، ج۲، ص۲۵۲ و کمال الدین، ج۲، ص۴۱۰) این حدیث با الفاظ مختلف در منابع شیعه و اهل سنت نقل شده است. شیعیان این حدیث را درباره امامت ‌دانسته و لزوم شناخت و اطاعت از امام را از آن استنباط می‌کنند. اهل سنت هم این روایت را در مورد حاکم اسلامی و لزوم بیعت با او دانسته‌اند.

      در مورد استنباط شیعیان، ابن ابی یعفور نقل می‌کند: از امام صادق(ع) درباره گفتار پیامبر اکرم(ص): «مَنْ مَاتَ وَ لَیسَ لَهُ إِمَامٌ فَمِیتَتُهُ مِیتَةٌ جَاهِلِیةٌ؛ هر فردی که بمیرد در حالی که امامی نداشته باشد، مرگش، مرگ جاهلی است» پرسیدم که آیا مقصود مردن در حالت کفر است؟ امام صادق(ع) فرمودند: مردن در حالت گمراهی است. عرض کردم: هر که در این زمان هم بمیرد و او را پیشوایی نباشد، مرگش، مرگ جاهلیت است؟ فرمودند: آری.»(اصول کافی، ج۱، ص۳۷۶) بنا بر اعتقادات شیعه، مراد از امام در این روایات، امامان معصوم(ع) است.

این حدیث با مختصر تفاوتی، در منابع اهل سنت نیز نقل شده است؛ از جمله : « مَنْ مَاتَ بِغَیرِ إِمَامٍ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیةً؛ کسی که بدون امام بمیرد؛ به مرگ جاهلی مرده است»(مسند احمد، ج۲۸، ص۸۸ و مسند ابوداوود، ج۳، ص۴۲۵ و مسند الشامیین، ج۲، ص۴۳۷) و حدیث: «مَنْ خَلَعَ یدًا مِنْ طَاعَةٍ، لَقِی اللهَ یوْمَ الْقِیامَةِ لاحُجَّةَ لَهُ وَ مَنْ مَاتَ وَ لَیسَ فِی عُنُقِهِ بَیعَةٌ، مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیةً؛ کسی که دست خود را از طاعت شخصی خارج کند، در مواجهه با خداوند در روز قیامت دلیلی بر عملش نخواهد داشت و همچنین کسی که بمیرد و بیعتی بر گردن خود نداشته باشد، به مرگ جاهلی مرده است.»(صحیح مسلم، ج۳، ص۱۴۷۸) اهل سنت مقصود از «امام» را حاکم جامعه اسلامی می‌دانند که برای حفظ جماعت باید از او تبعیت کرد و در بیعت او باقی ماند. این لزوم تبعیت از حاکم اسلامی، شامل تمام حاکمان مسلمان می‌شود و ظالم بودن، گناه کار بودن و... خللی در لزوم تبعیت ایجاد نمی‌کند.

    ابن تیمیه در تفسیر حدیث فوق، لزوم تبعیت و بیعت صحابه پیامبر و تابعان را با یزید بن معاویه استنباط کرده است: «پس از واقعه حره، عبدالله بن مطیع که از سردمداران مخالف یزید در مدینه بود، به مکه فرار کرد. عبدالله بن عمر به ملاقات او رفت. ابن مطیع گفت: برای ابن عمر متکائی بگذارید تا بنشیند. ابن عمر گفت: برای نشستن به پیش تو نیامدم؛ آمده­ ام تا حدیثی از پیامبر برای تو بخوانم. پیامبر(ص) فرمودند: کسی که دست خود را از طاعت شخصی خارج کند(بیعت خود را بشکند) در مواجهه با خداوند در روز قیامت، دلیلی بر عملش نخواهد داشت و همچنین کسی که بمیرد و بیعتی بر گردن خود نداشته باشد، به مرگ جاهلی مرده است.» این حدیث را عبدالله بن عمر برای عبدالله بن مطیع، زمانی که از اطاعت امیر زمان خودش، یزید، سر باز زده بود، خواند. در حالی که یزید ظلم کرده بود و در واقعه حره امور ناشایستی را انجام داد. در نتیجه از این حدیث به دست می‌آوریم که بر علیه حاکمان مسلمان نباید با شمشیر قیام کرد و اگر شخصی در غیر اطاعت از این حاکمان بمیرد، به مرگ جاهلی مرده است.»(مختصر منهاج السنه، ج۱، ص۴۹)

    بی­ شک منظور از امام در این روایات کسی است که در گفتار، کردار و رفتار شرایط امامت قرآنی را داشته باشد که مهمترین شرط ظالم نبودن است: «وَ إِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی قَالَ لایَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ؛ و چون[حضرت] ابراهیم را پروردگارش با کلماتى بیازمود و وى آن همه را به انجام رسانید[خدا به او] فرمود: من تو را پیشواى مردم قرار دادم [حضرت ابراهیم(ع)] پرسید: از دودمانم؟ فرمود: پیمان من به بیدادگران نمى­ رسد.»(بقره، آیه۱۲۴) 

دعا برای تعجیل فرج

دعا برای تعجیل فرج

MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi · 1402/04/05 00:17 ·

 دعا برای تعجیل در ظهور، از جمله وظایف منتظران در عصر غیبت است و ائمه اطهار (ع) به ضرورت آن تأکید و آثار و برکاتش را تبیین نموده ­اند. این دعا، گاه با افزودن«عجل فرجهم»به آخر دعای مستجاب صلوات مطرح می ­شود: «اللَّهُمَّ صَلِ‏ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ‏ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ‏ وَ...‏» و گاه به صورت دعایی مستقل از خدا درخواست می ­گردد مانند: «اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج» و گاه به صورت تمنی از خود حضرت(عج) خواسته می­ شود:

ای یاور و پناهم ای رحمت الهی     عجل علی ظهورک سخت است بی پناهی

                                                       سید مجتبی شجاع

امشب خبر ز عالم بالا رسیده است             زیباترین ستاره ی دنیا رسیده است

امشب حکیمه باش و ببین پور عسکری      با هیبت و شمایل طاها رسیده است

در او خلاصه گشته خصال پیمبران           موسی رسیده است، مسیحا رسیده است

جبریل با هزار فرشته از آسمان               کرده نزول، بهر تماشا رسیده است

سر را بُرید یوسف کنعان به جای دست          وقتی شنید یوسف زهرا رسیده است

امشب دلم به مأذنه اینگونه داد اَذان          عَجِّل عَلی ظُهُورکَ یا صاحبَ الزّمان

                                                                             علی اصغر انصاریان

       اگرچه دعا کننده برای تعجیل در فرج تنها تسریع در امر ظهور آن حضرت(عج) را طلب می­ کند ولی در نتیجه این دعا، برکات دیگری هم شامل حال مردم می­ گردد. با توجه به مثل «چونکه صد آمد نود هم پیش ماست» این دعا علاوه بر تسریع در ظهور آثار و برکات فراوانی همچون آمرزش گناهان، نزول نعمت، دفع بلاها، طول عمر، وسعت رزق، ورود به بهشت، نایل شدن به شفاعت اهل بیت(ع)، امان از تشنگی روز قیامت و...دارد. با ظهور حضرت مهدی(عج) آنچه ائمه اطهار(ع) می­ خواستند به وقوع می پیوندد. در امور مادی و معنوی جهانیان گشایش ایجاد شده و خیر و سعادت دنیا و آخرت همه انسان­ ها فراهم می  ­گردد. آن حضرت(عج) در توقیعی که به اسحاق بن یعقوب فرستادند، تأکید فرمودند: «برای تعجیل در فرج و ظهور من بسیار دعا کنید که همانا فرج من، فرج و گشایش خود شماست.»(کمال الدّین، ج 2، ص 485)

      آنچنان که از روایات استنباط می­ شود، موضوع ظهور یک وعده تخلّف ناپذیر الهی است؛ ولی زمان وقوع آن از امور بَدائیّه می­ باشد که قابل تعجیل و تأخیر است که دعای مؤمنان اگر با شرایط و آدابش انجام شود، تأثیر به سزایی در تعجیل فرج خواهد داشت. به بیان دیگر زمان ظهور حضرت ولی­عصر(عج) تعیین شده ولی تغییر ناپذیر نیست و می ­توان زمان آن را تغییر داد؛ یعنی با دعا، می ­توان فرج و ظهور امام عصر(عج) را جلو انداخت. اگر مردم به مسألة غیبت امام زمان و طولانی شدن این امر بی توجّه نباشند و متّحد و یک­پارچه، فرج آن حضرت(عج) را از خداوند متعال بخواهند، بداء اتفاق می ­افتد و خداوند ظهور آن بزرگوار را پیش از پایان دوران غیبت در نظر گرفته شده، عنایت می­ فرماید.

اولیای دم شهدای کربلا

اولیای دم شهدای کربلا

MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi · 1402/03/07 17:49 ·

ولی یا اولیاء دم همان ورثه مقتول هستند که به سه گروه تقسیم می‌شوند:

گروه اول: پدر، مادر، فرزندان و فرزند فرزندان.

گروه دوم: اجداد، برادر، خواهر و فرزندان آن‌ها.

گروه سوم: عمو، عمه، دایی، خاله و فرزندان آن‌ها.

توضیح این که اگر یک نفر از گروه اول باقی‌مانده باشد نوبت به گروه دوم نمی‌رسد. در این مورد جنسیت مطرح نیست، دختر و مادر هم از اولیای دم محسوب می‌شوند و حق قصاص دارند.

به تصریح قرآن مجید ولیّ دم مقتول، حق قصاص و عفو دارد: «وَلاتَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلا بِالْحَقِّ وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلايُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنْصُورًا؛ و نفسى را كه خداوند حرام كرده است جز به حق نكشيد و هر كس مظلوم كشته شود، به سرپرست او قدرتى داده ‏ايم؛ پس نبايد در قتل زياده ‏روى كند زيرا او[از طرف شرع] يارى شده است.»(اسراء، آیه۳۳)

قاعده کلی در حق قصاص اولیای دم این است که در صورت تعدد آنها هر کدام، حق قصاص قاتل را به طور کامل دارند. البته در زمان تعدد اولیاء دم، اگر بعضی خواهان قصاص باشند و بعضی عفو کنند، کسی که خواهان قصاص است بایستی، بقیه دیه (مازاد بر استحقاق خود) را به سایر افراد که خواهان دیه می­ باشند، پرداخت کند.

در واقعه عاشورا خون مظلومانی به ناحق بر زمین ریخته شد و اولیاء دم اجازه و فرصت نیافتند تا قصاص کنند و از قاتلان انتقام بگیرند. حضرت ولی عصر(عج) در گروه اول(فرزند فرزند) وارثان قرار دارند که با وجود ایشان نوبت به گروه­ های بعدی نمی ­رسد. بنابر حکم شرع، آن حضرت(عج) حق قصاص و انتقام دارند.

 

یکی از القاب حضرت مهدی(ع) منتقم است و این حق انتقام را خداوند به ایشان داده است. امام محمّد باقر(ع) در جواب این سؤال که چرا فقط به امام عصر(عج) قائم گفته می ‏شود؟ فرمودند: «در آن ساعتی که دشمنان، جدّم امام حسین (ع) را به قتل رساندند فرشتگان با ناراحتی در حالی که ناله سر داده بودند، عرض کردند: پروردگارا، آیا از کسانی که برگزیده و فرزند برگزیده تو را ناجوانمردانه شهید کردند در می‏ گذری؟ خداوند در جواب آنها فرمود: ای فرشتگان من، سوگند به عزّت و جلالم از آنان انتقام خواهم گرفت، هرچند بعد از مدّت زمان زیادی. آن گاه خداوند متعال نور و شبح فرزندان امام‏ حسین(ع) را به آنان نشان داد و پس از اشاره به یکی از آنان که در حال قیام بود فرمود: با این قائم از دشمنان حسین(ع) انتقام خواهم گرفت.»(دلائل‏ الامامة، ص239) همچنین آن حضرت(ع) به صراحت اعلام کردند: «ما اولیای دم امام حسین(ع) هستیم. هنگامی که قائم(عج) ما قیام کند خون امام حسین(ع) را پی‏گیری خواهد نمود.» (ر.ک: البرهان فی تفسیر القرآن، ج4، ص560)

این حقیقت در دعای ندبه نیز مطرح شده است: «...أینَ الطالِبُ بِدَمِ المَقتولِ بِکَربَلا...؛ کجاست آن عزیزی که خون شهید کربلا را پس خواهد گرفت...»(مفاتیح الجنان، دعای ندبه) همچنین نقل شده است که حضرت مهدی(عج) در خطبه ­ای که پس از ظهور برای مردم خواهند خواند ضمن اشاره به شهادت امام حسین(ع) موضوع انتقام از ستمگران را مطرح خواهند نمود: «ای مردم جهان، منم امام قائم. منم شمشیر انتقام الهی که همه ستمگران را به سزای اعمالشان خواهم رساند و حقّ مظلومان را از آنها پس خواهم گرفت. ای اهل عالم، جدّم حسین بن علی(ع) را تشنه به شهادت رساندند و بدن مبارک او را عریان در روی خاک­ها رها کردند. دشمنان از روی کینه ­توزی جدم حسین(ع) را ناجوانمردانه کشتند...»(الزام‏ الناصب، ج2، ص282)

در فرهنگ شیعه، حضرت ولی عصر(عج) به عنوان«خون خواه شهیدان کربلا» شناخته شده‌اند. در کنارهم بودن این دو نام، یک حکایت ناتمام را برای شیعیان یادآوری می­ کند؛ حکایتی که امام حسین(ع) آن را آغاز نمودند و حضرت حجت(عج) آن را به پایان خواهند رساند.

رجعت

رجعت

MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi · 1402/03/04 16:13 ·

اعتقاد به رجعت از ضروریات مذهب شیعه دوازده امامی است و برخی از علما آن را بالاترین نشانه آشکار در تشیع دانسته‌اند.(ر.ک: ارشادالسائل، ص۲۰۳؛ اوائل المقالات، ص۴۸؛ رسائل المرتضی، ج۱، ص۱۲۵) رجعت عبارت است از اين كه خداوند هنگام ظهور امام مهدی(عج) برخي از شيعيان و محبّان آن حضرت را ـ كه قبل از ظهور از دنيا رفته‌اند ـ زنده نموده و به دنيا باز مي‌گرداند؛ تا به ثواب ياري آن حضرت(عج) و مشاهده دولت كريمه‌اش مشرف شوند. همچنين بعضي از دشمنان ايشان را جهت گرفتن انتقام برمي‌گرداند تا عذاب دنيا را بچشند و به قدرت و شوكت حضرت مهدي(عج) پي ­ببرند.(ر.ک: مجمع البيان، ج7، ص367) اولین کتابی که به رجعت اشاره کرده است کتاب سلیم بن قیس می ­باشد.(اسرار آل محمد(ص)، ج۲، ص۵۶۲)

متاسفانه علی‌رغم تأکید حضرات معصومین(ع) و استدلال ­های علما در طول تاریخ تشیّع، برخی از مسلمانان این عقیده را از جعلیّات عبداللّه بن سبأ می ­دانند و شیعه را متّهم به عقیده به «تناسخ» می‌‌کنند.(ر.ک؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص406) در حالی که وقوع رجعت هم از نظر عقل و هم از نظر نقل تأیید شده است. از نظر عقلی هیچ گونه مانعی برای زنده شدن مردگان پس از مرگ وجود ندارد. خداوندی که انسان را خلق کرده است، می ­تواند دوباره او را زنده کند. می ­توان گفت رجعت نمونه كوچكی از قيامت است و همان دليلي كه معاد جسمانی را ثابت می كند، رجعت  را نيز ثابت می كند. از نظر نقل هم نمونه­ هایی از زنده شدن انسان ­ها در قرآن مطرح شده است: زنده شدن گروهی از بنی اسرائیل(بقره، آیه۵۶)، مقتول بنی‌اسرائیل (همان، آیات73ـ72)، حضرت عُزَیر(همان، آیه۲۵۹) اصحاب کهف(کهف، آیه25) فرزندان حضرت ایّوب(ص، آیه43) و...

در قرآن مجید، آیاتی وجود دارد که به موضوع رجعت نسبت داده می­ شود از جمله: «وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِمَّنْ يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ يُوزَعُونَ؛ و آن روز كه از هر امتى گروهى از كسانى را كه آيات ما را تكذيب كرده ‏اند، محشور مى‏ گردانيم پس آنان نگاه داشته مى ‏شوند تا همه به هم بپيوندند.»(نمل، آیه۸۳) مفسرین شیعه با توجه به زنده شدن گروهی از انسان‌ها، این آیه را از آیات رجعت دانسته­ اند. بنا بر آیات قرآن در روز قیامت همه انسان­ها محشور خواهند شد: «وَ تَرَى الأَرْضَ بَارِزَةً وَ حَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَدًا* وَ عُرِضُوا عَلَى رَبِّكَ صَفًّا لَقَدْ جِئْتُمُونَا كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ بَلْ زَعَمْتُمْ أَلَّنْ نَجْعَلَ لَكُمْ مَوْعِدًا؛ و زمين را آشكار مى‏ بينى و آنان را گرد مى ‏آوريم و هيچ يك را فرو گذار نمى ‏كنيم و ايشان به صف بر پروردگارت عرضه مى‏ شوند[به آنها مى‏­ فرمايد:] به راستى همان گونه كه نخستين بار شما را آفريديم[باز] به سوى ما آمديد بلكه پنداشتيد هرگز براى شما موعدى مقرر قرار نخواهيم داد.»(کهف، آیات۴۸ـ47)

علاوه بر آیات قرآن، در روایات ائمه اطهار(ع) نیز از رجعت صحبت شده ­است. امام صادق(ع) روز رجعت را از ایام الله دانسته ­اند: «أَیَّامُ اللَّهِ ثَلاثَةٌ یَوْمُ یَقُومُ الْقَائِمُ وَ یَوْمُ الْکَرَّةِ وَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ؛ روزهای الهی سه تاست: روزی که قائم آل محمد(عج) قیام خواهدکرد، روز رجعت و روز قیامت.»(بحارالانوار، ج 53، ص63)

در مورد تعداد رجعت کنندگان و نام آنها روایت­ های مختلفی وجود دارد؛ مضمون مشترک همه روایات این است که رجعت عمومی نیست، تنها گروهی رجوع می‌کنند که ایمان خالص یا شرک خالص دارند.(ر.ک: بحار الانوار، ج 53، ص39) بعضی از انبیا، اولیا و صالحان و بعضی از کافران، منافقان و طاغیان در هنگام ظهور امام مهدی(عج) رجعت خواهند نمود. به بیان بهتر، گروهی از مؤمنان که در مسیر حیات معنوی خود با موانعی روبرو شده‌اند، خواهند آمد تا شاهد و ناظر حکومت جهانی حق و عدالت باشند و در بنای این حکومت شرکت نمایند؛ برای این که شرکت در تشکیل چنین حکومتی از بزرگترین افتخارات است و گروهی از منافقان و جباران سرسخت خواهند آمد تا مجازات‌ دنیوی خود را در این جهان ببینند، مانند مجازاتی که مترفین عاد و ثمود و... دیدند.

از جمله کسانی که همراه صالحان برای یاری حضرت ولی عصر(عج) رجعت خواهد نمود حضرت ابوالفضل(ع) می­باشد. در زیارت نامه­ای که از امام صادق(ع) خطاب به ایشان نقل شده است می­خوانیم: «أشْهدُ أنّک قُتِلْتَ مَظْلُوماً وَ أنّ اللّه مُنْجِزٌ لَکمْ مَا وَعَدَکم، ... إنِّی بِکمْ وَ بِإیابِکمْ مِنَ الْمُؤمِنِینَ...؛ شهادت می‌دهم که مظلومانه کشته شدی و این که خدا به وعده‌اش در مورد شما وفا خواهد کرد... من به شما و به رجعت شما ایمان دارم...»(مفاتیح الجنان، ص714) شیخ حرعاملی می­ نویسد: «کلمه «الإیاب» که در زیارت‌نامه آمده است، همان رجعت است که اشاره به رجعت امام حسین(ع) و شهدای کربلا دارد که با حضرت به شهادت نائل شده و اباالفضل العباس از جمله شهدا است.»(الایقاظ من الهجعه بالبرهان علی الرجعه، ج 1، ص293)

بقیع

بقیع

MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi · 1402/02/26 09:35 ·

بقیع در لغت به زمین گسترده‌ای گفته می‌شود که گیاهانی در آن روییده باشد.(المعجم البلدان، ذیل واژه بقیع) از نظر جغرافیایی، بوستانی در شهر یثرب که مسلمانان به دستور پیامبر اکرم(ص) اموات خود را در آن مکان دفن کردند. بسیاری از بزرگان و شخصیت‌های مهم اسلامی از جمله چهار تن از امامان معصوم(ع) در آن مدفون هستند.

بقیع، مهم‌ترین قبرستان مسلمانان است که از سال‌های نخست اسلام تاکنون صدها هزار نفر از مسلمانان در آن دفن شده‌اند. در فضیلت این قبرستان روایات متعددی نقل شده است. بنا بر روایتی پیامبراکرم(ص) مأمور شدند برای مردگان بقیع طلب آمرزش کنند و آن حضرت(ص) هر شب جمعه به بقیع می‌رفتند و برای آمرزش مدفونان در آن دعا می‌کردند.(ر.ک: وفاء الوفاء، ج۳، ص۷۹) در روایتی از آن حضرت(ص) نقل شده است که در روز قیامت، هفتاد هزار نفر با صفات نیکو از بقیع محشور می‌شوند.(ر.ک: تاریخ المدینه، ج۱، ص۹۷)

بقیع در ادوار مختلف اسلامی، مورد توجه حاکمان بوده است. بر روی قبر برخی از این شخصیت‌های اسلامی، بقعه‌هایی ساخته شده بود. بقعه ائمه بقیع از جمله این بقعه‌ها بوده است که به دست وهابی­ ها، تخریب شد.

آل سعود، بقیع را گسترش داده، در دور تا دور آن دیوار ساخته و نرده‌گذاری کرده است. زمین بقیع کاملا مسطح شده و هیچ سنگ قبر منقش و حک‌شده‌ای وجود ندارد. برای قبر مردان، یک پاره سنگ و برای قبر زنان دو پاره سنگ قرار داده می‌شود. در بخش ائمه بقیع، فقط اثری از قبر ـ بدون نام و نشان مشخص ـ باقی مانده است.

علاوه بر وجود قبر چهار امام معصوم(ع) احتمال دفن حضرت زهرا(س) در بقیع اهمیت این قبرستان را برای شیعیان دو چندان کرده است. شیعیان که در چهارده قرن به دنبال قبر گمشده حضرت زهرا(س) می­ گردند، قبرستان بقیع را به عنوان یکی از اماکن احتمالی قبر مخفی آن حضرت(س) زیارت می ­کنند.

بنابر اخبار موثق، خود حضرت فاطمه(س) تصمیم گرفته بودند که قبرشان مخفی بماند و از حضرت علی(ع) خواستند ایشان را شبانه به خاک سپارند و قبرشان را مخفی نمایند. اگر چه خود حضرت علی(ع) و فرزندان حضرت زهرا(س) محل دفن را می ­دانستند ولی هیچ یک از آنان حاضر نشدند، آن را معرفی کنند. ائمه اطهار(ع) هم اجازه نداشتند که این سرّ الهی را آشکار سازند.

در روایات شیعه، سه محل برای دفن حضرت زهرا(س) مطرح شده است:

ـ روضه رسول خدا(ص)(بحار الانوار، ج 43، ص 185)

ـ خانه حضرت زهرا(س)(معانی الاخبار، ج 1، ص267)

ـ قبرستان بقیع (البدایة والنهایة، ج 5، ص 285 و مناقب ابن شهر اشوب، ج 3، ص 363)

منتظران حضرت حجت(عج) اعتقاد راسخ دارند که حضرت ولی عصر(عج) بعد از ظهور قبر مخفی مادرشان را که به احتمال زیاد در قبرستان بقیع قرار دارد، به دوستداران اهل بیت نشان خواهند داد.

یاران حضرت ولی عصر(عج)

یاران حضرت ولی عصر(عج)

MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi · 1402/02/19 23:36 ·

در باره تعداد یاران امام عصر(عج) روایات مختلفی نقل شده است. در برخی روایات تعداد یاران آن حضرت(عج) سیصد و سیزده نفر ذکر شده است.(بحارالأنوار، ج52، ص342) در برخی روایات ده هزار نفر بیان شده است.(الغیبة، ص307) در بعضی روایات بین دوازده تا پانزده هزار نفر می ­باشد.(الملاحم و الفتن، ص65)

بنابر روایات موثق تعداد یاران خاص حضرت ولی عصر(عج) به تعداد یاران رسول اکرم(ص) در جنگ بدر، سیصد و سیزده نفر می ­باشد. آنها نخستین کسانی هستند که هنگام ظهور کنار امام(عج) خواهند بود. پس از علنی شدن قیام، حدود ده هزار نفر به ایشان می ­پیوندند. این هسته اولیه، تحت فرماندهی آن سیصد و سیزده نفر نفر در نهضت جهانی امام زمان(عج) شرکت خواهد نمود. امام جواد(ع) فرمودند: «زمانی که سیصد و سیزده نفر از یاران خاص امام قائم(عج) به خدمت آن بزرگوار رسیدند، حضرت دعوتش را به جهانیان آشکار می­ کند و وقتی این تعداد به ده هزار نفر رسید به اذن خداوند متعال، قیام مسلحانه می کند.»(بحارالانوار، ج 52، ص283) بعد از قیام، انبوه مردم به ستوه آمده از ظلم و ستم و منتظر منجی از سراسر جهان به ایشان می پیوندند.(منتخب الاثر، ص 597 ؛ الملاحم و الفتن، ص 65)

اولین وظیفه این سیصد و سیزده نفر ، یاری حضرت حجت(عج) درشکل­ گیری انقلاب سپس بر عهده گرفتن فرماندهی سپاه و محافظت از وجود مبارک آن حضرت(عج) می ­باشد. پس از استقرار حکومت مهدوی(عج) حاکمان جهان از میان همین سیصد و سیزده نفر انتخاب خواهند شد. از امام صادق(ع) نقل است که فرمودند: «گویا قائم را بر فراز منبری در کوفه می ­بینم و پیرامون او یارانش قرار دارند که سیصد و سیزده نفر به تعداد اصحاب بدر می­ درخشند. آنان پرچمداران سپاه و حاکمان زمین از سوی خداوند در بین بندگان او هستند.»(کمال الدین، ج12، ص672)

امام باقر(ع) در تفسیر آیه «وَ لإنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ لَيَقُولُنَّ مَا يَحْبِسُهُ أَلا يَوْمَ يَأْتِيهِمْ لَيْسَ مَصْرُوفًا عَنْهُمْ وَ حَاقَ بِهِمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ؛ و اگر عذاب را تا چندگاهى از آنان به تاخير افكنيم حتما خواهند گفت: چه چيز آن را باز مى دارد؟ آگاه باش روزى كه[عذاب] به آنان برسد از ايشان بازگشتنى نيست و آنچه را كه مسخره می ­کردند آنان را فرو خواهد گرفت.»(هود، آیه۸) فرمودند: «منظور یاران قائم هستند که سیصد و سیزده نفرند، به خدا سوگند منظور از امّت معدوده آنها هستند، به خدا سوگند در یک ساعت همه آنها جمع می­ شوند همچون پاره­ های ابر پاییزی که بر اثر باد جمع و متراکم می گردد.» (نور الثّقلین، ج 1، ص 139)

نور ولایت

MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi · 1402/02/01 10:17 ·

اگرچه ظاهر آیه شریفه «وَ أَشْرَقَتِ الأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَ وُضِعَ الْكِتَابُ وَ جِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَدَاءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لايُظْلَمُونَ؛ و زمين به نور پروردگارش روشن گردد و كارنامه[اعمال در ميان] نهاده شود و پيامبران و شاهدان را بياورند و ميانشان به حق داورى گردد و مورد ستم قرار نگيرند.»(زمر، آیة69) بیان صحنه ­ای از روز قیامت است ولی در بعضي از روايات از باب تطبيق و تشبيه به قيام حضرت مهدي(عج) تفسير شده است. در حقیت بر اين موضوع تأکيد مي ­شود که به هنگام قيام حضرت حجت(عج) دنيا مانند قيامت خواهد شد. به وسيله آن امام برحق، عدالت در روي زمين حکم ­فرما خواهد شد.

مفضّل بن عمر از امام صادق(ع) روایت کرده ­است: «قال الصادق(ع) في قوله: و اشرقت الارض بنور ربها. قال: رب الارض يعني امام الارض. قلت: فاذا خرج يکون ماذا؟ قال: اذا يستغني الناس عن ضوء الشمس و نور القمر و يجتزون بنور الامام؛ امام صادق(ع) در تفسير اين آيه فرمودند: پروردگار زمين، يعني امام زمين. عرض کردم هر گاه ظهور کند چه مي­ شود؟ امام(ع) فرمودند: در آن صورت مردم از نور آفتاب و نور ماه بي نياز مي ­شوند و به نور امام اکتفا مي­ کنند.»(تفسير علي بن ابراهيم قمي، جلد 2، ص253)

به بیان دیگر، برخلاف امروز که زمین با نور خورشید روشن می­ شود، قبل از برپایی قیامت، روزی فرا خواهد رسید که پروردگار عالم، زمین را با نور ولیّ و حجت خودش روشن خواهد نمود. در روایات دیگر هم از نورانیت حضرت مهدی(عج) صحبت شده ­است. امام رضا(ع) در وصف ایشان می­ فرمایند: «بأبی و أمّی سمیّ جدّی، شبیهی و شبیه موسی بن عمران، علیه جیوب النّور تتوقّد بشعاع ضیاء القدس؛ پدر و مادرم به فدایش، نام جدّ مرا دارد، شبیه من و شبیه موسی بن عمران است، بر او جامه­ هایی از نور است که از فروغ روشنایی قدس می ­درخشد.»(عیون أخبار الرضا، ج1، ص9)

بدون تردید حضرت مهدی(عج) در میان مردم رفت و آمد دارند، اگرچه مردم ایشان را نشناسند. بنابر این، امام(عج) در زمان غیبتْ همانند خورشید پنهان پشت ابر است که از نورش موجودات بهره می ­برند. امام صادق(ع) در پاسخ کسی که پرسیده بود: چگونه مردم از امام غایب استفاده می­ کنند؟ فرمودند: «همان گونه که از خورشید، وقتی که ابر آن را می­ پوشاند، استفاده می­ کنند.»(منتخب الاثر، ص271)

همچنان که در عالم ظاهر، باتوجه به طلوع آفتاب از سمت شرق نگاه­ ها به طرف مشرق دوخته می­ شود، در عالم معنا نیز برای دیدن طلوع آفتاب دین و حقیقت، مهدی موعود (عج) نگاه­ ها به طرف مشرق(مکه) است.

رخسار حضرت ولی عصر(عج)

MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi · 1402/02/01 00:32 ·

در خصوص چهره دلربای حضرت ولی عصر(عج) باید گفت:

ای چهره زیبای تو، رشک بتان آذری      هر چند وصفت می‌کنم، در حسن از آن زیباتری

هرگز نیاید در نظر، نقشی ز رویت خوبتر       حوری ندانم ای پسر، فرزند آدم یا پری؟

آفاق را گردیده‌ام، مهر بتان ورزیده‌ام         بسیار خوبان دیده‌ام، اما تو چیز دیگری

امیرخسرو دهلوی

از بررسی روایات چنین برمی ­آید که قامت و رخسار امام عصر(عج) در کمال زیبایی و اعتدال است. از جابر بن عبدالله انصاری نقل شده است که پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند: «المهدی من ولدی اسمه اسمی وکنیته کنیتی أشبه الناس بی خلقا وخلقا...؛ مهدی از فرزندان من است. اسم او، اسم من و کنیه او، کنیه من است. او از نظر خَلق و خُلق، شبیه­ ترین مردم به من است.»(کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، باب 25، ص534)

بنابر این می ­توان تمام خصال و صفاتی را که در روایات به پیامبر گرامی اسلام(ص) نسبت داده شده است، به وجود مقدس امام مهدی(عج) نیز نسبت داد. در روایتی که از امام محمدباقر(ع) نقل شده است، ویژگی­ های ظاهری پیامبر اکرم(ص) چنین توصیف گردیده است: «رخسار پیامبر خدا، سپید آمیخته به سرخی و چشمانش سیاه و درشت و ابروانش به هم پیوسته و کف دست و پایش پرگوشت و درشت بود... بینی کشیده ­ای داشت که هنگام آشامیدن آب نزدیک بود به آب برسد. هنگام راه رفتن محکم قدم برمی­ داشت که گویا به سرازیری فرود می ­آید. باری، نه قبل و نه پس از پیامبر خدا، کسی مثل او دیده نشده است.»(اصول کافی، ج1، ص443)

پیامبر اکرم(ص) در روایتی، رنگ چهره و اندام ایشان را چنین توصیف کرده ­اند: «مهدی مردی از فرزندان من است. رنگ[چهره] او رنگ عربی(گندمگون یا سپید آمیخته به سرخی) و اندام او اندام اسرائیلی(فرزندان یعقوب(ع) قد بلند و رشید) است. بر گونه راست او خالی است که همانند ستاره درخشان است.»(بحارالأنوار، ج36، ص95) بعید نیست که با توجه به این  ویژگی­ ها، فرموده باشند: «مهدی، طاووس اهل بهشت است.»(همان، ج51، ص91)

اولیای الهی

اولیای الهی

MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi · 1402/01/30 11:11 ·

آن چنان که از آیات قرآن کریم استنباط می­ شود اولیای الهی دو دسته‌اند: ولیّ ظاهر، كه مردم او را می‌شناسند و ولیّ غایب، كه مردم او را ـ با اینکه در میان آنهاست ـ نمی‌شناسند. وجود دو ولیّ، به طور هم­زمان در سوره كهف بیان شده‌ است: ولی ظاهر، حضرت موسی(ع) و ولی غایب، حضرت خضر(ع). حضرت موسی(ع) این ولی الهی را با راهنمایی خدا شناخت: «وَ إِذْ قَالَ مُوسَى لِفَتَاهُ لاأَبْرَحُ حَتَّى أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَيْنِ أَوْ أَمْضِيَ حُقُبًا* فَلَمَّا بَلَغَا مَجْمَعَ بَيْنِهِمَا نَسِيَا حُوتَهُمَا فَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ سَرَبًا* فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَاهُ آتِنَا غَدَاءَنَا لَقَدْ لَقِينَا مِنْ سَفَرِنَا هَذَا نَصَبًا * قَالَ أَرَأَيْتَ إِذْ أَوَيْنَا إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ وَ مَا أَنْسَانِيهُ إِلا الشَّيْطَانُ أَنْ أَذْكُرَهُ وَ اتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ عَجَبًا* قَالَ ذَلِكَ مَا كُنَّا نَبْغِ فَارْتَدَّا عَلَى آثَارِهِمَا قَصَصًا* فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَ عَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا* قَالَ لَهُ مُوسَى هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَى أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا* قَالَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا* وَ كَيْفَ تَصْبِرُ عَلَى مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا* قَالَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ صَابِرًا وَ لاأَعْصِي لَكَ أَمْرًا ؛ و[ياد كن] هنگامى را كه[حضرت] موسى[(ع)] به جوان[همراه] خود گفت: دست بردار نيستم تا به محل برخورد دو دريا برسم هر چند سال­ها سير كنم. پس چون به محل برخورد دو[دريا] رسيدند ماهى خودشان را فراموش كردند و ماهى در دريا راه خود را در پيش گرفت و هنگامى كه[از آنجا] گذشتند.[حضرت موسى(ع)] به جوان خود گفت: غذايمان را بياور كه راستى ما از اين سفر رنج بسيار ديديم. گفت: ديدى وقتى به سوى آن صخره پناه جستيم من ماهى را فراموش كردم و جز شيطان[كسى] آن را از ياد من نبرد تا به يادش باشم و به طور عجيبى راه خود را در دريا پيش گرفت. [حضرت موسى(ع)] گفت: اين همان بود كه ما مى‏ جستيم پس جستجوكنان رد پاى خود را گرفتند و برگشتند تا بنده ‏اى از بندگان ما را يافتند كه از جانب خود به او رحمتى عطا كرده و از نزد خود بدو دانشى آموخته بوديم. [حضرت] موسى[(ع)] به او گفت: آيا تو را به شرط اينكه از بينشى كه آموخته شده ‏اى به من ياد دهى، پيروى كنم؟[حضرت خضر(ع)] گفت: تو هرگز نمى ‏توانى هم پاى من صبر كنى و چگونه مى ‏توانى بر چيزى كه به شناخت آن احاطه ندارى صبر كنى؟ [حضرت موسى(ع)] گفت: ان شاء الله مرا شكيبا خواهى يافت و در هيچ كارى تو را نافرمانى نخواهم كرد.»(كهف، آیات 69 ـ60)

حضرت ولی عصر(عج) در حالی که مبدأ همه كارهای سودمند برای امت می‌باشد مانند حضرت خضر(ع) ولیّ غایب است. آثار معنوی وجود امام(عج) ـ در حالی كه در پشت ابرهای غیبت نهان است ـ در همه جا نمایان است. بر خلاف تصور بعضی از مردم، غیبت امام زمان(عج) به معنی جدایی ایشان از جامعه و بریده شدن رابطه امام از امت نیست. آن حضرت(عج) به طور ناشناخته در میان مردم رفت و آمد نموده دل‌های آماده را انتخاب و در اختیار می‌گیرد. البته افراد مستعد، با توجه به میزان شایستگی خود، توفیق پیدا می‌كنند كه این سعادت را درک نمایند.