یادداشتهای پراکنده یک معلم

یادداشتهای پراکنده یک معلم

در این وبلاگ مطالبی در موضوعات دینی، ادبی و اجتماعی خواهم نوشت

نور در تاریکی

نور در تاریکی

MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi · 1402/04/25 00:22 ·

تاریکی و ظلمت حالتی است که در صورت نبود نور به وجود می‌آید. قرآن مجید برای بیان شدت و کثرت تاریکی ـ به طوری که شخص، راهی برای رسیدن به روشنایی پیدا نکند ـ از واژه ظلمت استفاده کرده و شکم ماهی را در داستان حضرت یونس به عنوان نمونه مطرح نموده است: « وَ ذَاالنُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادى فِی الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ * فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ؛[به یاد آور] ذوالنون (حضرت یونس) را هنگامی که خشمگین از میان قوم خویش بیرون رفت و چنین می‌پنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت [اما موقعی که در شکم ماهی فرو رفت] در آن تاریکی‌ها صدا زد: خداوندا جز تو معبودی نیست، منزهی تو و من از ستم­کاران بوده‌ام. ما دعای او را به اجابت رساندیم و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم، همین ­گونه انسان‌های مؤمن را از ظلمات و گرفتاری‌ها نجات می‌دهیم.»(انبیاء، آیات۸۸ ـ۸۷)

همین تعبیر درباره رحم مادران ـ که جایگاه تاریکی است ـ بکار‌ گرفته شده است: « خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الأَنْعَامِ ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ يَخْلُقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ خَلْقًا مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُمَاتٍ ثَلاثٍ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ؛ [او] شما را از یک تن (حضرت آدم) آفرید پس، از آن جفت او (حضرت حوّا) را قرار داد و برای استفاده شما هشت قسم از چهارپایان ایجاد کرد و شما را در باطن رحم مادران در سه تاریکی (مشیمه و رحم و بطن) با تحولات گوناگون [بدین خلقت زیبا] می‌آفریند، این خداست پروردگار شما که سلطان ملک وجود اوست، هیچ خدایی جز او نیست، پس [ای مشرکان] به کجا ‌برده می ­شوید؟»(زمر، آیه۶)

پس در اصطلاح قرآن، تاریکی جایی است که وقتی انسان در آن وادی قدم می­ گذارد همه راه‌های نجات بر او بسته می‌شود و قادر به یافتن راه خود نمی­ باشد.

از لحاظ حیات معنوی، جهل و نادانی نیز ظلمت و تاریکی است برخلاف علم که نور است و انسان در پرتو آن، همه جا را دیده و راه را از چاه تشخیص می ­دهد، در تاریکی همه چیز از نظر پنهان می ­شود و تمییز راه از چاه ـ اگر محال نباشد ـ خیلی سخت می ­شود. قرآن کریم می ­فرماید: « أَوَمَنْ كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَ جَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ؛ آيا كسى كه مرده[دل] بود و زنده‏ اش گردانيديم و براى او نورى پديد آورديم تا در پرتو آن در ميان مردم راه برود چون كسى است كه گويى گرفتار در تاريكي ­هاست و از آن بيرون‏ آمدنى نيست اين گونه براى كافران آنچه انجام مى‏ دادند زينت داده شده است.»(انعام، آیه۱۲۲)

یکی از مصادیق نور، انبیا و امامان و هادیان جامعه هستند همانگونه که تاریکى مادی فقط با نور از بین مى رود، تاریکى  هاى معنوى از قبیل جهل، غفلت، گناه و امثال آن نیز با نور هدایت و امامت برطرف مى ­شود. وقتي انسان در وادي تاریکی­ ها گرفتار شد، نمي تواند چیزی را ببيند مگر اینکه خداوند نوری در مسیر او قرار دهد:  « أَوْ كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ؛ یا [اعمالشان] مانند تاریکی­ هایی است در دریایی بسیار عمیق که همواره موجی آن را می پوشاند و بالای آن موجی دیگر است و بر فراز آن ابری است، تاریکی­ هایی است برخی بالای برخی دیگر؛ [مبتلای این امواج و تاریکی­ ها] هرگاه دستش را بیرون آورد، ممکن نیست آن را ببیند و کسی که خدا نوری برای او قرار نداده است، برای او هیچ نوری نیست.»(نور، آیه۴۰)

در احادیث منقول از ائمه معصوم(ع) امامت به عنوان نوری تعبیر شده است که در قلوب مؤمنان می­ تابد. ثقه الاسلام کلینی به نقل از ابی خالد کابلی روایت کرده است که گفت: « سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ(ع) عَنْ قَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَآمِنُوا بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اَلنُّورِ اَلَّذِي أَنْزَلْنا فَقَالَ: يَا أَبَا خَالِدٍ، اَلنُّورُ وَ اَللَّهِ اَلأَئِمَّةُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ(ص) إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ وَ هُمْ وَ اَللَّهِ نُورُ اَللَّهِ اَلَّذِي أَنْزَلَ وَ هُمْ وَ اَللَّهِ نُورُ اَللَّهِ فِي اَلسَّمَاوَاتِ وَ فِي اَلأَرْضِ وَ اَللَّهِ يَا أَبَا خَالِدٍ لَنُورُ اَلإِمَامِ فِي قُلُوبِ اَلْمُؤْمِنِينَ أَنْوَرُ مِنَ اَلشَّمْسِ اَلْمُضِيئَةِ بِالنَّهَارِ وَ هُمْ وَ اَللَّهِ يُنَوِّرُونَ قُلُوبَ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ يَحْجُبُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نُورَهُمْ عَمَّنْ يَشَاءُ فَتُظْلِمُ قُلُوبُهُمْ وَ اَللَّهِ يَا أَبَا خَالِدٍ لاَيُحِبُّنَا عَبْدٌ وَ يَتَوَلاَّنَا حَتَّى يُطَهِّرَ اَللَّهُ قَلْبَهُ وَ لاَيُطَهِّرُ اَللَّهُ قَلْبَ عَبْدٍ حَتَّى يُسَلِّمَ لَنَا وَ يَكُونَ سِلْماً لَنَا فَإِذَا كَانَ سِلْماً لَنَا سَلَّمَهُ اَللَّهُ مِنْ شَدِيدِ اَلْحِسَابِ وَ آمَنَهُ مِنْ فَزَعِ يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ اَلْأَكْبَرِ؛ ابوخالد كابلي گويد: از امام باقر(ع) پرسيدم تفسير قول خداي عز و جل را در مورد آیه « به خدا و رسولش و نوري كه فرستاده ­ايم ايمان آوريد...» فرمود: اي اباخالد به خدا سوگند كه مقصود از نور، ائمه از آل محمد(ص) می ­باشند تا روز قيامت، به خدا كه ايشانند همان نور خدا كه فرو فرستاده، به خدا كه ايشانند نور خدا در آسمان­ها و زمين، به خدا اي اباخالد، نور امام در دل مومنين از نور خورشيد تابان در روز، روشن­تر است، به خدا كه ائمه دل­های مومنين را منور سازند و خدا از هر كس خواهد نور ايشان را پنهان دارد، پس دل آنها تاريك گردد، به خدا ای اباخالد بنده ­ای ما را دوست ندارد و از ما پيروی نكند تا اينكه خدا قلبش را پاكيزه كرده باشد و خدا قلب بنده­ ای را پاكيزه نكند تا اينكه با ما خالص شده باشد و آشتی كرده باشد و چون با ما سازش كرد خدا از حساب سخت نگاهش دارد و از هراس بزرگ روز قيامت ايمنش سازد.» اصول کافی، ج 1، ص150)

بنابر این در جهان تاریک و ظلمانی که خوب و بد از هم تمییز داده نمی ­شود به یقین انسان به تنهائی نمی‌تواند راه را از چاه تشخیص داده و به مسیر حقیقت راه یابد. او برای رسیدن به سعادت به راهنمائی نیاز دارد که مصون از هر گونه خطا و اشتباهی باشد تا با راهنمایی او راه حق را پیدا نماید؛ در غیر این صورت، ادامه حیات انسان به مثابه راه رفتن در تاریکی می‌باشد که بی­ شک تیشه ­هایی (اشتباهاتی) را که ریشه انسان­ها (انسانیت) را می­ کند نخواهد دید.

نور ایمان

نور ایمان

MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi · 1402/04/18 18:34 ·

ایمان: امن گردانیدن، اعتمادکردن، گرویدن، تصدیق کردن، اعتقاد:

غم ایمان خویش خور که تو را                روز محشر امان به ایمان است

ادیب صابر

آن که ایمان یافت رفت اندر امان                  کفرهای باقیان شد در گمان

مولوی

ایمان در لغت از ماده«امن»گرفته شده است و معنی آن امنیت دادن است در اصطلاح به معنای اعتقاد به چیزی و التزام به لوازم آن است؛ مانند ایمان به خدا که تصدیق یگانگی او و قبول رسالت پیامبران و اعتقاد به قیامت و عمل به هر حکمی که فرستادگان او آورده ‏اند. علامه طباطبائی در مورد ایمان می ‏نویسند: «ایمان عبارت است از سکون و آرامش علم خاص در نفس، نسبت به هر چیزی که ایمان به آن تعلق گرفته و لازمه این آرامش، التزام عملی نسبت به آن چیز است که به آن ایمان دارد.» (تفسیر المیزان، ج 16، ص414)

یکی از مصادیق نور در متون دینی ـ در کنار عقل، علم، پیامبر و امام ـ ایمان است که در آیاتی از قرآن مجید به آن اشاره شده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ؛ اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد از خدا پروا داريد و به پيامبر او بگرويد تا از رحمت‏ خويش شما را دو بهره عطا كند و براى شما نورى قرار دهد كه به[وسیله] آن راه سپريد و بر شما ببخشايد و خدا آمرزنده مهربان است.»(حدید، آیه۲۸) و آیه: «يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ يَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ؛ خدا هر كه را از خشنودى او پيروى كند به وسيله آن[كتاب] به راه ­هاى سلامت رهنمون مى ‏شود و به توفيق خويش آنان را از تاريكي­ ها به سوى روشنايى بيرون مى ­برد و به راهى راست هدايتشان مى­ كند.»(مائده، آیه۱۶)

منظور از ظلمات، ضلالت و منظور از نور، هدایت است. تشبیه ایمان و کفر به نور و ظلمت رساترین تشبیه است؛ نور منبع حیات و آثار حیاتی و سرچشمه رشد و نمو و تکامل است در حالی که ظلمت عامل سقوط و مرگ و نادانی می‌باشد. در آیات دیگر هم ایمان به نور تشبیه شده است: «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ؛ خداوند سرور كسانى است كه ايمان آورده ‏اند آنان را از تاريكي­ ها به سوى روشنايى مى ‏برد و كسانى كه كفر ورزيده اند سرورانشان طاغوت است كه آنان را از روشنايى به سوى تاريكي ­ها مى ‏برند آنان اهل آتش هستند كه خود در آن جاودانند.»(بقره، آیه۲۵۷)

نور ولایت

MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi · 1402/02/01 10:17 ·

اگرچه ظاهر آیه شریفه «وَ أَشْرَقَتِ الأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَ وُضِعَ الْكِتَابُ وَ جِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَدَاءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لايُظْلَمُونَ؛ و زمين به نور پروردگارش روشن گردد و كارنامه[اعمال در ميان] نهاده شود و پيامبران و شاهدان را بياورند و ميانشان به حق داورى گردد و مورد ستم قرار نگيرند.»(زمر، آیة69) بیان صحنه ­ای از روز قیامت است ولی در بعضي از روايات از باب تطبيق و تشبيه به قيام حضرت مهدي(عج) تفسير شده است. در حقیت بر اين موضوع تأکيد مي ­شود که به هنگام قيام حضرت حجت(عج) دنيا مانند قيامت خواهد شد. به وسيله آن امام برحق، عدالت در روي زمين حکم ­فرما خواهد شد.

مفضّل بن عمر از امام صادق(ع) روایت کرده ­است: «قال الصادق(ع) في قوله: و اشرقت الارض بنور ربها. قال: رب الارض يعني امام الارض. قلت: فاذا خرج يکون ماذا؟ قال: اذا يستغني الناس عن ضوء الشمس و نور القمر و يجتزون بنور الامام؛ امام صادق(ع) در تفسير اين آيه فرمودند: پروردگار زمين، يعني امام زمين. عرض کردم هر گاه ظهور کند چه مي­ شود؟ امام(ع) فرمودند: در آن صورت مردم از نور آفتاب و نور ماه بي نياز مي ­شوند و به نور امام اکتفا مي­ کنند.»(تفسير علي بن ابراهيم قمي، جلد 2، ص253)

به بیان دیگر، برخلاف امروز که زمین با نور خورشید روشن می­ شود، قبل از برپایی قیامت، روزی فرا خواهد رسید که پروردگار عالم، زمین را با نور ولیّ و حجت خودش روشن خواهد نمود. در روایات دیگر هم از نورانیت حضرت مهدی(عج) صحبت شده ­است. امام رضا(ع) در وصف ایشان می­ فرمایند: «بأبی و أمّی سمیّ جدّی، شبیهی و شبیه موسی بن عمران، علیه جیوب النّور تتوقّد بشعاع ضیاء القدس؛ پدر و مادرم به فدایش، نام جدّ مرا دارد، شبیه من و شبیه موسی بن عمران است، بر او جامه­ هایی از نور است که از فروغ روشنایی قدس می ­درخشد.»(عیون أخبار الرضا، ج1، ص9)

بدون تردید حضرت مهدی(عج) در میان مردم رفت و آمد دارند، اگرچه مردم ایشان را نشناسند. بنابر این، امام(عج) در زمان غیبتْ همانند خورشید پنهان پشت ابر است که از نورش موجودات بهره می ­برند. امام صادق(ع) در پاسخ کسی که پرسیده بود: چگونه مردم از امام غایب استفاده می­ کنند؟ فرمودند: «همان گونه که از خورشید، وقتی که ابر آن را می­ پوشاند، استفاده می­ کنند.»(منتخب الاثر، ص271)

همچنان که در عالم ظاهر، باتوجه به طلوع آفتاب از سمت شرق نگاه­ ها به طرف مشرق دوخته می­ شود، در عالم معنا نیز برای دیدن طلوع آفتاب دین و حقیقت، مهدی موعود (عج) نگاه­ ها به طرف مشرق(مکه) است.