یادداشتهای پراکنده یک معلم

یادداشتهای پراکنده یک معلم

در این وبلاگ مطالبی در موضوعات دینی، ادبی و اجتماعی خواهم نوشت

شهید حسین آقازاده

MuhamedReza Asadi · 09:44 1402/06/24

نام پدر: آقا

تاريخ تولد: 21/7/1329

شماره شناسنامه: 21

تاريخ شهادت : 27/4/1359

محل شهادت : منطقه بند ارومیه

محل دفن : قبرستان دیزج قربان

شهید حسین آقازاده در روز بیست و یکم مهر 1329 در روستای دیزج قربان مرند چشم به جهان گشود. با فقر و مشکلات مالی بزرگ شد. در کلاسی که سپاه دانش دایر کرده بود خواندن و نوشتن را یاد گرفت، به این حد قانع نشد و در مکتب خانه هم قرآن و احکام دین را آموخت. استعداد خوبی داشت و مطالب را زودتر از دوستانش یاد می­ گرفت.

حسین از نوجوانی به نماز اهمیت می­ داد و آن را در اول وقت اقامه می­ کرد و دوستانش را به اقامه نماز در اول وقت تشویق می ­نمود. همیشه به یاد خدا بود. علاقه زیادی به اهل بیت داشت و در اغلب مجالس مذهبی و عزاداری آنها شرکت می ­کرد.

در همه صحنه ­های انقلاب شرکت داشت؛ قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، اعلامیه­ های امام(ره) را پخش می­ کرد. در برگزاری راهپیمایی ­ها حضوری فعال داشت و مردم را برای شرکت در تظاهرات دعوت می ­نمود. با تریلی تراکتور مردم روستا را برای شرکت در راهپیمایی به مرند می ­برد و بعد از پایان تظاهرات به روستا برمی­ گرداند. با جان و دل به انقلاب اسلامی خدمت می­ کرد. عشق به امام باعث شده بود رنج سفر را تحمل کرده و برای دیدار امام به قم برود.

برای دفاع از انقلاب اسلامی در مقابل دشمنان خارجی و مزدوران داخلی آنها به عضویت سپاه درآمد و بعد از یک سال و چند ماه خدمت در لباس مقدس پاسداری از کیان انقلاب اسلامی در تاریخ 27/4/1359 در درگیری با ضدانقلاب در منطقه بند ارومیه به همراه سیزده نفر از همرزمانش به فیض عظیم شهادت نائل گردید و به آرزوی دیرینه ­اش رسید.

سردار سلیمانی

سردار سلیمانی

MuhamedReza Asadi · 19:07 1402/04/19

سردار شهید سپهبد قاسم سلیمانی در اسفند سال ۱۳۳۵هـجری شمسی در روستای قنات ملک شهرستان رابر، از توابع کرمان چشم به جهان گشود. قاسم دوران کودکی و نوجوانی خود را در کنار پدر به کار بنایی گذراند. شهید سلیمانی یکی دو سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، جذب نهضت امام خمینی(ره) گردید. ایشان قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، کارمند سازمان آب بود؛ پس از انقلاب ضمن فعالیت در سازمان آب کرمان، به عضویتِ مجموعه‌ای به نام سپاه افتخاری درآمد.

      با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به این نهاد پیوست. وی، علی‌رغم آن‌که تا پیش از آن هیچ تجربه نظامی نداشت، به علت عملکرد خوبش به عنوان مربی انتخاب شد و در واحد آموزش، پادگان قدس کرمان مشغول بکار گردید. با شروع جنگ تحمیلی، چندین گردان از سپاهیان کرمان را آموزش ‌داده و به جبهه‌های جنوب اعزام نمود و کمی بعد، خود نیز به سوسنگرد اعزام گردید. در سال ۱۳۶۰، به فرماندهی لشکر ۴۱ ثارالله منصوب شد تا پایان جنگ در جبهه حضور داشت. با پایان یافتن جنگ در سال ۱۳۶۷، لشکر به کرمان بازگشت و درگیر جنگ با اشرار و باندهای قاچاق مواد مخدر در مرزهای ایران و افغانستان شد.

      سردار قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۹ از طرف مقام معظم رهبری به فرماندهی سپاه قدس منصوب شدند. ایشان در ناآرامی‌های غرب آسیا معروف به بیداری اسلامی (به ویژه سوریه) نقش کلیدی ایفا کردند. او و یارانش که مدافعان حرم نام گرفتند در بیشتر عملیات­ ها حضور داشتند و از حرم اهل بیت(ع) و مردم بی ­گناه سوریه دفاع نمودند. پس از ظهور داعش در عراق و سوریه، با سازماندهی نیروهای مردمی، به مبارزه با این گروه پرداخت و پایان حکومت داعش را اعلام نمود.

       سردار سلیمانی در سال ۱۳۸۹ از طرف مقام معظم رهبری، درجه سرلشکری را دریافت کرد. فرماندهی کل قوا، در اسفند سال 1397 نشان ذوالفقار را به سردار قاسم سلیمانی اعطا کردند.

     صبح روز جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۸ در حمله موشکی پهبادهای آمریکایی به خودرو حامل فرماندهان مقاومت در فرودگاه بغداد، سردار قاسم سلیمانی به همراه ابومهدی المهندس و محافظین آنها به شهادت رسیدند. پیکر شهدا بعد از تشییع باشکوه در عراق به ایران آورده شد و پس از طواف حرم رضوی و تشییع در چند شهر و اقامه نماز در تهران توسط رهبر معظم انقلاب، به زادگاه آنها فرستاده شد. شهید سلیمانی در رابر کرمان و شهید المهندس در تهران به خاک سپرده ‌شدند.

اولین شهید ولایت

اولین شهید ولایت

MuhamedReza Asadi · 08:33 1402/03/22

حضرت زهرا(س) اولین شهید راه ولایت می­ باشند؛ در روزهای سخت تنهایی که یکصد هزار مسلمان حاضر در روز غدیر، صم و بکم تماشاگر ظلم اصحاب سقیفه بودند، حضرت زهرا(س) به همراه تعداد انگشت شماری از صحابه به دفاع از حریم ولایت برخاستند و تا آخرین نفس در این راه ثابت­ قدم ماندند. آن حضرت(س) خطاب به مولایشان، امیرمومنان مي­ فرمايند: «روحي لروحك الفداء و نفسي لنفسك الوقاء؛ جانم فداي جان تو و نفس من نگاهبان نفس تو باد!»(الكوكب الدرّي، ج1، ص196)... در نهایت آن حضرت(س) با قرار گرفتن در بین در و دیوار جام شهادت را به سرکشیدند.

«مقاتل بن عطیه می‏ گوید: ابابکر بعد از آن که با تهدید و ترس و شمشیر از مردم بیعت گرفت، عمر و قنفذ و جماعتی را به درب خانه علی و زهرا علیهما السلام فرستاد. عمر هیزم را درِ خانه فاطمه جمع نمود و درب خانه را به آتش کشید، هنگامی که فاطمه زهرا علیهاالسلام پشت در آمد، عمر و اصحاب او جمع شدند و عمر آن چنان حضرت فاطمه علیهاالسلام را پشت در فشار داد که فرزندش را سقط نمود و میخ در به سینه حضرت فرو رفت و حضرت به[بستر] بیماری افتاد تا آن که از دنیا رفت.»(الامامة و الخلافة، ص160)

علامه مجلسی در بحارالانوار به نامه­ ای از عمر بن خطاب به معاویه اشاره می­ نماید که در آن می­ نویسد: «در حالی که او [حضرت زهرا] سینه خود را به درب چسبانده و خود را به پشت درب پوشانده بود با لگد محکم به درب خانه زدم و شنیدم فریادی کشید که گمان کردم شهر مدینه زیر و رو شده است...»(بحارالانوار، ج30، ص294)

لاله

لاله

MuhamedReza Asadi · 19:20 1402/02/07

از گیاهان بومی آسیا بوده و دو نوع است: یکی خودرو که در بیشه ­ها و کنار رودها می ­روید و دیگری پرورشی که در باغ­ ها پرورش داده می ­شود. اقسام زیادی دارد: لاله­ کوهی، لاله­ صحرایی، لاله­ نعمانی، شقایق، لاله سفید و ...

از تازه گل لاله که در باغ بخندد                  در باغ نکو گر نگری چشم شود آل

فرخی

در ادبیات فارسی، لاله مظهر شهید و کشته راه دوست است. برگ­های گل ­لاله بسیار شبیه قطره های خون است. اگر چه خود خونین رنگ و سرخ می ­باشد، ته گلبرگ­ های آن سیاه و داغدیده است، گویی که داغی بر دل دارد. «از خون جوانان وطن لاله دمیده » شعری است که در انقلاب اسلامی به شکل یک شعار درآمد. پیش از این شعرای متقدم لاله و گل­های سرخ رنگ را با خون شهدا تطبیق داده ­اند ازآن جمله:

در هر دشتی که لاله زاری بوده ست                 آن لاله ز خون شهریاری بوده ست

خیام

زمین سربه سر کشته و خسته بود              و گر لاله بر زعفران رسته بود

بیابان چو دریای خون شد درست               تو گفتی ز روی زمین لاله رست

فردوسی

گل لاله یکی از گل­های نمادین در ادبیات پس از انقلاب اسلامی می ­باشد. این گل نماد محبت و دوستی نیز است:

زحسرت لب شیرین هنوز می بینم      که لاله می ­دمد ازخون دیده فرهاد

حافظ

شقایق هم علاوه بر مفهوم امید و آرزو، نشانه تپیدن­های قلب است:

زندگی خالی نیست/  مهربانی هست سیب هست ایمان هست/ آری تا شقایق هست زندگی باید کرد

سهراب سپهری

از سوی دیگر شقایق رمزی از شهادت است؛ درفرهنگ قرآنی هم، شهادت آغاز زندگی جاوید است. زندگی جاودانه همراه با آمرزش گناهان، رزق در پیشگاه خداوند، ضایع نشدن عمل، مسرت و خوشحالی و ورود به رحمت الهی و رستگاری ...

یاران امام حسین(ع)

یاران امام حسین(ع)

MuhamedReza Asadi · 06:55 1402/02/04

در باره تعداد ياران امام حسين(ع) روایت ­های مختلفی وجود دارد؛ مسعودى تعداد آنها را ششصد نفر ـ پانصد سواره و صد پياده ـ نقل کرده است.(مروج الذهب، ج3، ص70) عمار دهنى به نقل از امام باقر(ع) می­ گوید: که آنها  یکصد و چهل و پنج نفر ـ صد نفر پياده و چهل و پنج نفر سواره ـ بوده ­اند.(تاريخ طبرى، ج5، ص389) حصين بن عبدالرحمن از سعد بن عبيده ـ كه خود شاهد ماجرا بوده است ـ آنها را صد نفر اعلام کرده است.( همان ، ص393)

شيخ مفيد(ارشاد، ص233)، ابوحنيفه دينورى(الاخبارالطوال، ص256)، يعقوبى(تاريخ يعقوبى، ج2، ص230) و خوارزمى(مقتل الحسين، ج2، ص4) قول هفتاد و دو نفر ـ سی و دو نفر سواره و چهل نفر پياده ـ را برگزيده ­اند. راوى اين نقل، ضحاك بن عبدالله مشرقى از لشكريان امام حسين(ع) است. او از امام(ع) اجازه خواست، تا هنگامى كه مقاومت و جهادش ثمر دارد، بماند و وقتى ديد مقاومتش بى اثر است برگردد؛ امام(ع) هم به او اجازه دادند. بر اين اساس او روز عاشورا مردانه جنگيد و در ساعت­هاى پايانى ـ قبل از اینکه حضرت سيدالشهدا(ع) به شهادت رسند ـ با اجازه ایشان از معركه گريخت و جان سالم به در برد.

به نظر می ­رسد اين نقل به واقعیت نزديكتر است، هرچند نمى ­توان نقل­ هاى ديگر را به كلى رد كرد، زيرا مراحل سفر مختلف بوده­ است؛ چه بسا در مرحله ­اى تعداد ياران حضرت بيشتر و در مرحله ديگر كمتر بوده­ اند. در آغاز حرکت تعدادى با اين فکر كه امام حسين(ع) به كوفه خواهند رفت و حكومت يزيديان را نابود كرده، قدرت را به دست مى­ گیرند و آنها هم در اين راستا به نوایی مى­ رسند! به حضرت ملحق شدند و زمانی که اخبار نگران­ کننده از كوفه رسيد، برگشتند. شاید در آغاز ششصد نفر بوده­ اند و به تدريج به یکصد و چهل و پنچ نفر و یکصد نفر رسيدند و در پايان آنان كه تا آخرين لحظه ماندند و مقاومت كردند هفتاد و دو تن بوده ­اند.

آنان که در رکاب امام حسین(ع) به فيض شهادت رسيدند، جمعي از بني هاشم بودند و جمعي از مردم مدينه که با آن حضرت(ع) آمده بودند، برخي در مکه و طول راه و برخي‏ هم از کوفه به ایشان پيوستند. کساني هم در راه نهضت‏ حسيني، پيش از عاشورا شهيد شدند که آنان نيز جزء اصحاب آن حضرت(ع) به شمار مي‏ آيند.

یاران شهادت طلب و با وفاي امام حسين(ع) نمونه بارز مؤمنان واقعی بودند. از خصوصيات آنان می توان به اطاعت محض و عاشقانه، هماهنگي کامل با رهبري، سازش ناپذيري، قاطعيت و عزم راسخ، آزادگي، دارای يقين، بصير و ... اشاره نمود