یادداشتهای پراکنده یک معلم

یادداشتهای پراکنده یک معلم

در این وبلاگ مطالبی در موضوعات دینی، ادبی و اجتماعی خواهم نوشت

اولین شهید ولایت

اولین شهید ولایت

MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi · 1402/03/22 08:33 ·

حضرت زهرا(س) اولین شهید راه ولایت می­ باشند؛ در روزهای سخت تنهایی که یکصد هزار مسلمان حاضر در روز غدیر، صم و بکم تماشاگر ظلم اصحاب سقیفه بودند، حضرت زهرا(س) به همراه تعداد انگشت شماری از صحابه به دفاع از حریم ولایت برخاستند و تا آخرین نفس در این راه ثابت­ قدم ماندند. آن حضرت(س) خطاب به مولایشان، امیرمومنان مي­ فرمايند: «روحي لروحك الفداء و نفسي لنفسك الوقاء؛ جانم فداي جان تو و نفس من نگاهبان نفس تو باد!»(الكوكب الدرّي، ج1، ص196)... در نهایت آن حضرت(س) با قرار گرفتن در بین در و دیوار جام شهادت را به سرکشیدند.

«مقاتل بن عطیه می‏ گوید: ابابکر بعد از آن که با تهدید و ترس و شمشیر از مردم بیعت گرفت، عمر و قنفذ و جماعتی را به درب خانه علی و زهرا علیهما السلام فرستاد. عمر هیزم را درِ خانه فاطمه جمع نمود و درب خانه را به آتش کشید، هنگامی که فاطمه زهرا علیهاالسلام پشت در آمد، عمر و اصحاب او جمع شدند و عمر آن چنان حضرت فاطمه علیهاالسلام را پشت در فشار داد که فرزندش را سقط نمود و میخ در به سینه حضرت فرو رفت و حضرت به[بستر] بیماری افتاد تا آن که از دنیا رفت.»(الامامة و الخلافة، ص160)

علامه مجلسی در بحارالانوار به نامه­ ای از عمر بن خطاب به معاویه اشاره می­ نماید که در آن می­ نویسد: «در حالی که او [حضرت زهرا] سینه خود را به درب چسبانده و خود را به پشت درب پوشانده بود با لگد محکم به درب خانه زدم و شنیدم فریادی کشید که گمان کردم شهر مدینه زیر و رو شده است...»(بحارالانوار، ج30، ص294)

از عسل شیرین تر

از عسل شیرین تر

MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi · 1402/02/06 06:15 ·

عبارت «احلی من العسل» پاسخ حضرت قاسم بن الحسن(ع) در شب عاشورا به عموی بزرگوارش، حضرت سیدالشهدا(ع) است، که پرسیدند: مرگ در نزد تو چگونه است؟ ایشان در جواب گفتند: مرگ در نزد من، از عسل شیرین­تر است.

در شب عاشورا امام حسین(ع) اصحاب خود را جمع نموده و طی خطابه ­ای تذکر دادند که فردا روز فداکاری و شهادت است و شما در رفتن یا ماندن مختارید. از تاریکی شب بهره گیرید و هر یک دست برادری و فرزندی از آن من بگیرید و بروید... سپس امام(ع) به ترسیم حادثه بزرگ عاشورا پرداخته و فرمودند: هر کس می‌‌‌ماند بداند فردا چیزی جز شهادت نیست.

«جناب قاسم بن حسن(ع) ـ که نوجوانی سیزده ساله بود ـ از امام(ع) پرسید: «و انا فى من يقتل؟ آيا من هم جزء كشته شدگان هستم؟» امام(ع) سؤال کردند: «كيف الموت عندك؟‏»مرگ در نزد تو چگونه است؟ جواب داد: «احلى من العسل؛ از عسل شيرين تر است.» امام(ع) فرمودند: بله فرزند برادرم، كشته مى‏ شوى؛ اما جان دادن تو با ديگران خيلى متفاوت است، يك گرفتارى بسيار شديدى پيدا مى ‏كنى ...»(ر.ك: مجموعه آثار شهيد مطهرى، ج 17، ص80)

جهان با آخ های استخوان ها زیر و رو می ­شد          چه قاسم ­ها که افتادند زیر پای مرکَب ­ها

عسل­ها مات از شیرینی شهد شهادت­ها         که «احلی من عسل»ها عاجزند از شرح مطلب­ها

صادق کریمی

شوق شهادت

شوق شهادت

MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi · 1402/02/06 06:10 ·

در نظام ارزشى اسلام، شهادت در راه خدا یک معیار اصیل معنوى است که سایر امتیازات انسانى و اعمال صالح یک فرد مسلمان را تحت­ الشعاع خود قرار مى ‏دهد و جایگاهى بس رفیع دارد. رسول گرامی اسلام(ص) در این مورد مى فرمایند: «فوق کلّ ذى برٍّ، برٌّ حتى تقتل الرّجل فى سبیل اللّه فاذا قتل فى سبیل اللّه فلیس فوقه برٌّ؛ بالاتر از هر نیکى، نیکى دیگرى است تا اینکه شخص در راه خدا به شهادت برسد. هنگامى که در راه خدا به شهادت رسید، دیگر بالاتر از آن نیکى وجود ندارد.»(اصول کافى، ج 2، ص348)

مولای متقیان على(ع) در خطبه ­ای فرمودند: «فانّ الجهاد بابٌ من ابواب الجنّة فتحه اللّه لخاصّة اولیائه و هو لباس التّقوى و درع اللّه الحصینة و جنّته الوثیقه فمن ترکه رغبه عنه البسه اللّه ثوب الذّلّ و شمله البلاء و دیّث بالصّغار و القماءة و ضرب على قلبه بالاسهاب و ادیل الحقّ منه بتضییع الجهاد و سیم الخسف و منع النّصف؛ جهاد در راه خدا، درى از درهاى بهشت است که خداوند آن را به روى دوستان مخصوص خود گشوده است. جهاد، لباس تقوا و زره محکم و سپر مطمئن خداوند است. کسى که جهاد را ناخوشایند دانسته و ترک کند، خداوند لباس ذلت و خوارى را بر او مى ‏پوشاند و دچار بلا و مصیبت مى شود و کوچک و ذلیل مى‏ گردد، دل او در پرده گمراهى مانده و حق از او روى مى‏ گرداند به جهت ترک جهاد به خوارى محکوم و از عدالت محروم است.»(نهج البلاغه، خطبه27)

شهادت معامله‏ عزتمندانه انسان­ هاى وارسته با خداوند و راه میانبری برای رسیدن به مقصد نهایى و هدف والاى الهى است که آنها را به حیاتى جاودانه و ابدی می­ رساند: «ولاتحسبن الّذین قتلوا فى سبیل اللّه امواتاً بل احیاءٌ عند ربّهم یرزقون؛ هرگز گمان مبر کسانى که در راه خدا کشته شده‏ اند، مردگانند، بلکه آنان زنده ‏اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى‏ شوند.»(آل عمران، آیه169)

زنده کدام است بر هوشیار              آنکه بمیرد به سر کوى یار

سعدى

این عقیده و معرفت باعث شده بود که یاران امام حسین با شوق وصف ناپذیری از شهادت استقبال کنند. محمد بن عماره، از پدرش نقل می ­کند که به امام صادق(ع) عرض کردم: «اخبرنی عن اصحاب الحسین(ع) و إقدامهم علی الموت. فقال: إنهم کشف لهم الغطاء حتی راوا منازلهم من الجنه، فکان الرجل منهم یقدم علی القتل لیبادر إلی حوراء یعانقا و إلی مکانه من الجنه؛ مرا از یاران امام حسین(ع) خبر ده که چگونه بر مرگ می ­شتافتند؟ فرمودند: همانا پرده[عادت و غفلت] از پیش دیده آنان برداشته شده بود تا آنجا که جایگاه خویش را در بهشت می­ دیدند. هر مرد از آنان چنان بود که وقتی به سوی مرگ، گام برمی­ داشت؛ گویی که می­ رفت تا با حوری­ های بهشت هم آغوش گردد و جایگاه خود در بهشت را دریابد.»(علل الشرایع، ج1، ص229)