پایداری
اگر چه اغلب انسان ها در دفاع از فکر و عقیده خود ـ اعم از حق و باطل ـ مقاومت می کنند؛ اما قرآن کریم، استقامت و پایداری در راه حق را مورد تمجید و تحسین قرار داده است: «إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقَامُوا تَتَنزَّلُ عَلَیهِمُ الْمَلَئکهُ أَلاتخَافُوا وَ لاتحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالجْنَّهِ الَّتى کُنتُمْ تُوعَدُونَ؛ آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند، فرشتگان بر آنها نازل میشوند و[به آنها میگویند] نترسید و محزون نباشید و شاد باشید به بهشتی که وعده داده شدهاید.»(فصلت، آیه30)
خداوند متعال ضمن تمجید از این نوع استقامت، پیامبر و مومنان را به آن امر فرموده است: «فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَ مَنْ تَابَ مَعَكَ وَ لاتَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ؛ پس همان گونه كه دستور يافته اى ايستادگى كن و هر كه با تو توبه كرده [نيز چنين كند] و طغيان نكنيد كه او به آنچه انجام مى دهيد بيناست.»(هود، آیه۱۱۲)
بعد از پیامبر گرامی اسلام (ص) که مظهر واقعی پایداری و استقامت بودند، امامان معصوم(ع) نیز هر کدام به نوعی این راه را ادامه داده و با استقامتی برگرفته از شیوه پیغمبر اکرم(ص) مردم را به پایداری دعوت نمودند. امام حسین (ع) یکی از آن امامان بوده اند که در واقعه عاشورا استقامت بی نظیری از خود به نمایش گذاشتند.
در مورد صبر و پایداری امام حسین(ع) در واقعه عاشورا روایات زیادی نقل شده است که به نقل یکی از آنها بسنده می کنیم. امام سجاد(ع) ـ که شاهد نبرد حق و باطل در واقعه عاشورا بوده اند ـ می فرمایند: «لما اشتدت الأمر بالحسين بن علي بن أبي طالب(ع) نظر اليه من كان معه، فاذا هو بخلافهم لأنهم كلما اشتد الأمر تغيرت ألوانهم و ارتعدت فرائصهم و وجلت قلوبهم و كان الحسين(ع) و بعض من معه من خصائصه تشرق الوانهم و تهدی جوارحهم و تسكن نفوسهم، فقال بعضهم لبعض: انظروا لايبالي بالموت! فقال لهم الحسين(ع): صبرا بني الكرام، فما الموت الا قنطره تعبر بكم عن البؤس و الضراء الي الجنان الواسعة و النعيم الدائمة، فأيكم يكره أن ينتقل من سجن الي قصر، و ما هؤ لأعدائكم الا كمن ينتقل من قصر الي سجن و عذاب. ان أبي حدثني عن رسول الله(ص) ان الدنيا سجن المؤمن و جنه الكافر و الموت جسر هؤلاء الي جناتهم و جسر هؤلاء الي جحيمهم، ماكذبت و لاكذبت؛ هنگامي كه كار بر[امام] حسين(ع) سخت شد كساني كه با او بودند آن حضرت(ع) را نگريسته و ديدند كه حال امام(ع) بر خلاف ايشان است، زيرا آنها اينگونه بودند كه هرچه كار سختتر مي شد رنگ ایشان دگرگون گشته و لرزه بر اندام آنها افتاده بود و ترس دلهایشان را فراگرفته بود. [امام] حسين(ع) و برخي از همراهان خاص آن حضرت(ع) رنگ هایشان درخشيده و اعضاي بدنهایشان آرام گشته و دلهايشان تسكين يافته بود. آنها[با ديدن اين منظره] به يكديگر گفتند: بنگريد كه او از مرگ باكي ندارد! امام حسین(ع) به آنها فرمودند: آرام باشيد و بردبار! اي كريم زادگان، به راستي مرگ جز پلي نيست كه شما را از سختي ها و فشارها به سوي باغ های فراخناك و نعمتهای جاويدان عبور دهد، كدام يك از شما است كه نخواسته باشد از زنداني به قصر منتقل گردد؟ اما براي دشمنان شما، مرگ جز آن نيست كه از قصري به زندان و عذابي منتقل گردند، به راستي پدرم از رسول خدا(ص) براي من حديث كرد: كه همانا دنيا زندان مؤمن و بهشت كافر است و مرگ پل اينها است به سوي بهشتهایشان، و پل آنها است به سوي دوزخهایشان، دروغ نگفتم و به من هم دروغ نگفته اند.» (معانی الاخبار، ص288)
در زيارت ناحيه مقدسه، خطاب به امام حسين(ع) عرض مى کنيم: «...لقد عجبت من صبرك ملائكة السماوات ...؛ همانا از صبر تو فرشتگان آسمان به تعجّب افتادند.»(بحارالانوار، ج 98، ص239) چه صبري بالاتر از اين كه طفل شيرخوار خود را براي طلب جرعه آبی پيش دشمنان مي برند تا شايد غريزه عاطفه و ترحم را در دل تيره آنان بيدار كنند ولي دشمنان پست فطرت به جاي آب با تير زهرآگين او را در آغوش پدر به شهادت مي رسانند، باز امام صبر و شكيبایی را از دست نمی دهند و با كمال متانت و بردباری به مأموريت مقدس خود ادامه می دهند.