عهد الست
زمان الست، پیمان الست:
مگر بویی از عشق مستت کند طلبکار عهد الستت کند
سعدی
عَهد اَلَسْت، عهد و پیمانی است که در عالم ذرّ از همه انسان ها گرفته شده است. براساس آیات قرآن، خداوند در یک زمان از فرزندان آدم نسبت به ربوبیت خود اقرار گرفت: «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ* أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِنْ قَبْلُ وَ كُنَّا ذُرِّيَّةً مِنْ بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ؛ و هنگامى را كه پروردگارت از پشت فرزندان آدم ذريه آنان را برگرفت و ايشان را بر خودشان گواه ساخت كه آيا پروردگار شما نيستم؟ گفتند: بلی، گواهى داديم تا مبادا روز قيامت بگوييد ما از اين[امر] غافل بوديم. يا بگوييد پدران ما پيش از اين مشرك بوده اند و ما فرزندانى پس از ايشان بوديم. آيا ما را به خاطر آنچه باطل انديشان انجام داده اند هلاك مى كنى؟»(اعراف، آیات۱۷۳ـ۱۷۲)
همچنین آیه: «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنِی آدَمَ أَنْ لاتَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ* وَ أَنِ اعْبُدُونِی هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ؛ اى فرزندان آدم، مگر با شما عهد نکرده بودم که شیطان را نپرستید؟ زیرا وى دشمن آشکار شماست و این که مرا بپرستید؛ این راه راست است.»(یس، آیات61 ـ۶0)
هر چند ظاهر آيات حاكي از گفت و گويي بين خدا و انسان و گرفتن اقرار است ولی حقیقت و ماهیت آن چندان روشن و واضح نيست. مفسران با توجه به برخي از روايات تفسیرهای مختلفی کرده اند. به نظر می رسد تفسیر قریب به واقعیت این باشد: «مراد از عالم ذرّ، همان پیمان فطرت و تکوین است. یعنى هنگام خروج فرزندان آدم از صلب پدران به رحم مادران که ذرّاتى بیش نیستند، خداوند فطرت توحیدى و حق جویى را در سرشت آنها مىنهد و این سرّ الهى به صورت یک حسّ درونى در نهاد و فطرت همه، به ودیعت نهاده مىشود. همچنین در عقل و خردشان، خداباورى به صورت یک حقیقت خودآگاه نقش مىبندد و لذا فطرت و خرد بشرى، بر ربوبیّت خداوند گواهى مىدهد.»(تفسیر نور؛ ذیل آیه ۱۷۲ سوره اعراف)
کاربرد واژه «الست» در ترکیباتی چون عالم الست، روز الست، بزم الست و... موجب شده است که این واژه به صورت اسم خاص درآمده و به مرحلهای از جهان هستی ـ که به آن «عالم ذر»گفته می شود ـ اطلاق گردد.
عالم ذر و عهد الست در عرفان اسلامی و ادبیات عرفانی، جایگاه ممتازی دارد و الهام بخش شاعران بوده است:
مقام عیش میسر نمیشود بیرنج بلی به حکم بلا بستهاند عهد الست
حافظ