یقین
هرچیز ثابت، بی گمان، علم از روی تحقیق، بصیرت، اعتقاد مذهبی:
کرد مردی از سخندانی سال حق و باطل چیست ای نیکو مقال
گوش را بگرفت و گفت این باطل است چشم حق است و یقینش حاصل است
مولوی
در اصطلاح، عبارت است از اعتقاد ثابت و قطعی انسان به امری كه مطابق با واقع بوده و با هیچ شبهه ای، هر قدر هم قوی، قابل زوال نباشد.(ر.ک: مرآه العقول، ص354) یقین دارای سه مرحله «علم الیقین»، «عین الیقین» و «حق الیقین » است.
هر آن که علم یقین از کلام او بشنید یقین بدان که ببیند به عین عین یقین
امیرمعزی
پایه و اساس « یقین » علم و معرفت می باشد . با علم و معرفت «ایمان و اعتقاد» شکل می گیرد؛ علمی که از ذهن و شعور ظاهری بگذرد و بر دل نشیند و مشهود قلب گردد، یعنی دانشی که از مرز علم حصولی عبور کرده و به علم حضوری و شهود قلبی برسد. هرچه مراتب و درجات «معرفت» بیشتر گردد، ایمان نیز قوی گردیده و به مرتبه «تقوا» می رسد. تکامل روز افزون معرفت به خدا سبب سیر انسان از مرحله« تقوا» به مرتبه «یقین» می شود .
امام رضا(ع) می فرمایند: «ایمان یک درجه بالاتر از اسلام است. تقوا یک درجه بالاتر از ایمان و یقین یک درجه بالاتر از تقوا است. میان بندگان چیزی کمتر از یقین تقسیم نشده است.»(اصول كافي ، ج3 ، ص88) قرآن مجيد راه رسيدن به يقين را عبادت مي داند: «واعبد ربّك حتي يأتيك اليقين؛ پروردگارت را عبادت كن تا به يقين برسي.» (سوره حجر، آیه 99)