یادداشتهای پراکنده یک معلم

یادداشتهای پراکنده یک معلم

در این وبلاگ مطالبی در موضوعات دینی، ادبی و اجتماعی خواهم نوشت

فصل غدیر

MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi · 1402/05/07 16:55 ·

غدیر است سر فصل یک فصل زیبا         غدیر است گل ­پرور و عالم آرا

                                                       ابراهیم ترابی

فصل معانی مختلفی دارد:

     الف ـ بخشی از کتاب یا رساله؛ اگر آفرینش را مانند کتابی در نظر بگیریم بعد از فصل­ های توحید و نبوت، فصل ولایت و امامت قرار دارد در این فصل معنای ولایت تفسیر می ­شود، جایگاه ولی و وظایف مردم نسبت به او تبیین می­ گردد. سرفصل این بخش کتاب با داستان غدیر خم و خطبه تاریخی پیامبر اکرم (ص) ...آغاز می­ گردد.

    ب ـ جدا کردن؛ قرآن مجید قیامت را یوم ­الفصل خوانده است: «هذا یوم­ الفصل؛ این روز جدایی است.»(صافات، آیه31) همچنین در آیه: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هَادُوا وَ الصَّابِئِینَ وَ النَّصَارَى وَ الْمَجُوسَ وَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا إِنَّ اللَّهَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ؛ به تحقیق خداوند بین اهل ایمان و یهود و صابئان و نصاری و زرتشتی­ ها و آنان که به خدا شرک آوردند روز قیامت جدایی می­ افکند که خدا بر همه موجودات عالم گواه است.»(حج، آیه17) با این تحلیل قرآن هم «قول فصل» است چون جدا کننده میان حق و باطل می ­باشد: «وَ السَّمَاء ذَاتِ الرَّجْعِ وَ الأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ وَ مَا هُوَ بِالْهَزْلِ؛ سوگند به آسمان پرباران و سوگند به زمین شخم خورده آماده کشت که ـ در حقیقت ـ قرآن گفتاری است که حق را از باطل جدا می ­کند و شوخی نیست.»(طارق، آیات14ـ11)

     بنابر این، غدیر جدا کننده حق و باطل، هدایت و ضلالت، بهشتیان و جهنمیان و جدا کننده یک فرقه نجات یافته از میان هفتاد و دو فرقه باقی ­مانده در آتش جهنم می ­باشد. حضرت على(ع) نقل می­ کنند پیامبراکرم(ص) به من فرمودند:«یا أباالحسن إِنَّ أُمَّةَ مُوسَى(ع) افْتَرَقَتْ بَعْدَهُ عَلَى إِحْدَى وَ سَبْعِینَ فِرْقَةً فِرْقَةٌ مِنْهَا نَاجِیَةٌ وَ سَبْعُونَ فِی النَّارِ وَ افْتَرَقَتْ أُمَّةُ عِیسَى(ع) بَعْدَهُ عَلَى اثْنَتَیْنِ وَ سَبْعِینَ فِرْقَةً فِرْقَةٌ مِنْهَا نَاجِیَةٌ وَ إِحْدَى وَ سَبْعُونَ فِی النَّارِ وَ إِنَّ أُمَّتِی سَتَفْتَرِقُ بَعْدِی عَلَى ثَلاثٍ وَ سَبْعِینَ فِرْقَةً فِرْقَةٌ مِنْهَا نَاجِیَةٌ وَ اثْنَتَانِ وَ سَبْعُونَ فِی النَّارِ. فقُلتُ: یا رَسُولَ­ اللهِ و ما النّاجِیة؟ فَقالَ(ص): اَلمُتَمَسّکُ بِما أَنتَ وَ أصحابُکَ عَلیهِ؛ پیامبر اکرم(ص) فرمودند: یا اباالحسن! امت‏ موسی(ع) به هفتاد و یک فرقه تقسیم شدند که یک فرقه آن نجات یافته و بقیه آن گمراه و اهل آتش هستند و امت‏ حضرت عیسی(ع) به هفتاد و دو فرقه تقسیم شدند که یک فرقه آن نجات یافته و بقیه آن گمراه و اهل آتش ­هستند و امت‏ من به هفتاد و سه فرقه تقسیم می شوند که یک فرقه آن نجات یافته و بقیه آن گمراه و اهل آتش ­هستند. پس گفتم: ای رسول خدا(ص)، ناجیه چه کسی است؟ حضرت(ص) فرمودند: فرقه ناجیه فرقه ‏اى است که تمسک کند به آنچه که تو و پیروانت و اصحابت بر آن هستند.»(بحارالانوار، ج30، ص337)  

     شیخ صدوق نقل می ­کند: « قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) لِعَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ(ع) إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ یُؤْتَى بِکَ یَا عَلِیُّ عَلَى نَجِیبٍ مِنْ نُورٍ وَ عَلَى رَأْسِکَ تَاجٌ قَدْ أَضَاءَ نُورُهُ وَ کَادَ یَخْطِفُ أَبْصَارَ أَهْلِ الْمَوْقِفِ فَیَأْتِی النِّدَاءُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ جَلَّ جَلالُهُ أَیْنَ خَلِیفَةُ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ؟ فَتَقُولُ: هَا أَنَا ذَا قَالَ فَیُنَادِی الْمُنَادِی: یَا عَلِیُّ أَدْخِلْ مَنْ أَحَبَّکَ الْجَنَّةَ وَ مَنْ عَادَاکَ النَّارَ فَأَنْتَ قَسِیمُ الْجَنَّةِ وَ أَنْتَ قَسِیمُ النَّار؛ رسول خدا(ص) به على بن ابى طالب(ع) فرمودند: روز قیامت که شود تو را بر اسبى نجیب از نور بیاورند و بر سرت تاجى باشد که نورش درخشان بتابد که نزدیک است دیده اهل محشر را خیره کند و ندا از طرف خداى جل جلاله رسد: که کجاست خلیفه مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ؟ تو می­ گویى: من اکنون حاضرم. سپس جارچى جار کشد: اى على هر که دوستت دارد به بهشت ببر و هر که دشمنت دارد به دوزخ بر، تویى قسیم بهشت، تویى قسیم دوزخ.»(امالی، ص361)

قلب خانه خدا

قلب خانه خدا

MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi MuhamedReza Asadi · 1402/05/02 18:10 ·

بر اساس حدیث قدسی که از رسول اکرم(ص) نقل شده است، خداوند فرمود: «لايَسَعُنی اَرضی و لاسَمائی وَ لكِن يَسَعُنی قَلْبُ عَبدی التَّقی ِالنَّقی ِالوَادع؛ يعنی مرا از غايت عظمت و كبريا گنجایی در ارض و سما نيست، وليكن جای گنجایی اين گنج، كنج دل بنده ­ای است كه دل از همه عالم  برداشته باشد؛ و تعلّق ماسوی را از خاطر فروگذاشته بُوَد؛ و خانه يار را از خيال اغيار خالی ساخته و به قصر ِقيصر از قصور ِهمّت نپرداخته باشد.»(جواهرالاسرار و زواهرالانوار، ج2، ص200) همچنین روایت شده است که خداوند به موسی(ع) فرمود: «يا موسی فرغ لی بيتا حتّی أسكنه.» موسی(ع)گفت: «خداوندا تو از جا و مكان منزّهی. تو را خانه كجا باشد و كدام خانه لايق تو باشد؟» خداوند فرمود: «لايسعنی ارضی و لاسمائی و انّما يسعنی قلب عبدی المؤمن.»(کشف الحقایق، ص228) و امام صادق(ع) فرمودند: «القَلْبُ حَرَمُ اللهِ فَلا تُسْكِنْ فِي حَرَمِ الله غيَرَ الله؛ دل حرم خداست، پس در حرم خدا، غير خدا را ساكن مكن.»(بحار الانوار، ج70، ص25)

انسان باید مواظبت کند کسی و چیزی وارد قلب نشود اگر غفلت کرد و به غیر خدا برای ورود به قلب راه داد باید در اولین فرصت آن را از قلب خود بیرون کند.